ازدواج و حفظ هویت...؟

اجـازه بـدهیـد کمـی در مورد جزئیات روز عروسی و فضای
آن که بسیاری خانم ها را تحت تاثیر قرار می دهد صحبت
کـنــیم. چطور می توانید یاد بگیرید که با مردی که دوست
داریـد زنــدگی کنید بدون اینکه خودتان را از دست بدهید.
این مسئله دو جنبه دارد.

بعـضی خـانـم ها، به خصوص آنهایی که شاغل هستند و
کمی دیر ازدواج کـرده اند، ارزش فـردی خود را درک کرده و
میدانند کـه کیسـتند. هویت آنها برایشان مشخص است.
بـه انـدازه کـافی وقـت داشـتــه اند که در مورد توانایی ها،
ضعف ها و نقششان در جامعه بررسی کنـند. ازدواج برای
این خانم ها، ممکن است فقط قسمتی از زندگیشان باشد. زندگی کردن با فردی دیگر ممکن است کمی برایشان سخت باشد. عشق به همسر مسئله ای است که باید در مورد آن آموزش ببینند.

برای سایر خانم ها این مسئله حداقل در ظاهر متفاوت است. همسر (یا مادر) شدن برای آنها رویایی است که از زمان کودکی در ذهن می پرورانده اند. به خانم ها همیشه آموزش داده می شود که باید خود را در راه عشقمان قربانی کنیم و سایرین را همیشه مقدم بر خود بدانیم.

خطری که در این طرز تفکر پنهان است این است که ممکن است آن زن با این کار خود را به دست فراموشی بسپارد. خود را تسلیم رویاهایش کرده تا بتواند تمایلات همسرش را کاملاً برآورده کند. او با این کار قسمتی از خود را از دست می دهد و بعدها خواهد فهمید که چه چیز ارزشمندی را از دست داده است. کاری که باید انجام دهد این است که هیچگاه تمام خود را وارد ازدواج نکند.

چگونه خانم ها می توانند از این دو خطر دوری کنند؟ کلید اصلی این است که گفته های خداوند را در مورد هویت و شخصیت زن قبول کنیم. خداوند می فرماید که هویت و شخصیت زنان نه در کار و نه در ازدواجشان است زیرا هر دو آنها مسئله ای ظاهری هستند و ممکن است تغییر کنند. مردم هر روز شغلشان را عوض می کنند و حتی یک ازدواج هم ممکن است با مرگ، بیماری یا حوادث غم انگیز دیگر از بین برود. اگر می خواهید فقط دو فرد مختلف نباشید که زیر یک سقف با هم زندگی می کنند و فقط از نظر فیزیکی در مکانی مشابه نباشید بدون اینکه واقعاً زندگی خودتان را با هم قسمت کنید، نیاز به هویتی دارید که سطحی و ظاهری نباشد.

شما قلباً زنی هستید که خداوند دوست می دارد. او به شما منزلت داده است. برایتان هدفی دارد و قسمتی از این هدف در نقش شما به عنوان همسر و مادر خلاصه می شود. قسمت دیگری از آن ممکن است در نقش اجتماعی شما به عنوان یک پرستار، معلم، مدیر یا سایر شغل ها باشد. اما به یاد داشته باشید که همه اینها بخشی از زندگی شماست نه همه آن. اگر نمی خواهید خود را از دست بدهید، باید بفهمید که چه کسی هستید و به چه کسی تعلق دارید.

کلمات خداوند به زنان را بخوانید و از او بخواهید که میزان عشقش را به شما نشان دهد. از او بخواهید که بگوید شما را چطور می بیند. او می تواند بیشترین کمک را به شما بکند تا بتوانید آرزوها، امیال و رویاهایتان را با همسرتان شریک شوید. او بهترین را برای هر دوی شما می خواهد!

مزایای مجرد بودن

در اکثر مقالات،مجلات و فیلمها گفته میشود که زن و مرد برای شاد بودن به زیستن در کنار یکدیـگـر نـیـاز دارنـد امـا گاهی اوقات افراد به دلایلی توانایی ازدواج را نداشته و به ناچار به زندگی مجردی می پردازند. خبر خوب برای چنین اشخاصی این است که همانطور که ازدواج دارای محاسن و فوایدی بسیاری است، مجردبودن هم برای خود مزایایی دارد که بیان آنها خالی از لطف نمی باشد.

زندگی مجردی لبریز از آزادیهایی است که تصورش ممکـن است مشکل بنظر برسد. در این بخش به 10 دلیل اصلـی برای مجرد بودن اشاره می کنیم.



شماره 10

مجبور نیستید بداخلاقیها، نق زدنها و سرزنشها را تحمل کنید آیا بخاطر می آورید چند هزار نفر را دیده اید که به خـاطر دلایل غیر قابل فهم و رفتارهای تحمل ناپذیر همسرشان سر به کوه و بیابان زده اند. از اینکـه قـربـانـی خلق و خوی غیر قابل فهم کسی نیستید و از آرامشی که حاصل عدم وجود نق زدنها است، لذت ببرید.



شماره 9

می توانید بدون نگرانی وزن خود را افزایش دهید همانطور که می توانید زمان بیشتری را در باشگاه ورزشی خود سپری کنید، همچنـین قادر خواهید بود اندکی مسائل جسمانی را راحت تر گرفته و زیاد در قیـد و بـند ظاهرتان نباشید. تا زمانی که نخواهید به یک میهمانی مجلل بروید، دیگر نیازی نخواهیـد داشـت کـه هـر روز خـودتـان را شـبـیه آلن دلون یا جنیفر لوپز دربیاورید. راحت باشید و به سراق آن تـیـشرت و پـیـراهن نـخ نما و مورد علاقه خود رفته و آنرا بپوشید. از ایـنـکه می توانید گه گاهی ژولیده و نا مرتب باشید لذت ببرید. فقط زیاده روی نکنید تا زمـانی کـه تصمیم به ازدواج گرفتید مجبور به کاهش یکباره وزن اضافه خود نگردید.



شماره 8

می توانید استقلال و آزادی خود را مورد تقدیر قرار دهید میتوانید از وقت آزاد خود برای لذت بردن از تنهایی و خود سازی استفاده نمایید. مـجـرد بـودن شـما را مـجـبور بـه انجام کارهایی مانند آشپزی، شستن لباسها و مـرتـب کـردن تخت خواب میکند. مهارت یافتن در انجام کارهای مختلف باعث تکامل و پخـتـگی شـما شده و هنگامی که تصمیم به وارد شدن به بازار مکاره عاشقی میگیرید، برگ برنده ای در دستان شما محسوب خواهد شد.



شماره 7

می توانید دارایی های خود را کنترل نمایید اگر ازدواج کرده باشید می دانید که دیـر یا زود مـقـدار قـابـل تـوجـی از بودجه شما صرف هزینه های نگهداری از همسرتان می گردد. دوران تجرد یک آزادی کامل مالی را بدنبال داشته، و هرگز نگران پرداختن پول رستوران یا خریدن هدایا نخواهید بود.

با این حال توجه داشته باشید که این به معنای پس انداز کـردن پـول تـلـقی نمی گردد. خلاف این موضوع نیز می تواند صادق باشد. چون ممکن است حتی شما پول بیشتری را صرف خریدن لباس، وسایل تجملی و دیگر مسائل نمایید. اما حداقل صـاحـب و اربـاب ریال به ریالی هستید که پرداخت می کنید.



شماره 6

برای انجام فعالیتها از وقت بیشتری برخوردارید وقتی مجرد هسـتید، دلـیـلی بـرای یک گـوشـه نشستن و هیچ کاری انجام ندادن وجود نخواهد داشت. دوست دارید بدن سازی بروید؟ سازی بـنـوازید؟ در مـورد تماشای فیلم "مرگ سخت" برای یازدهمین بار چطور؟ چه کسی جلوی شما را می گیرید؟

حتی میتوانید بجای وقت گذاشتن بـرای نامـزد خود، بـا دوستانتان اوقات بسیار خوشی را در کوهستان بگذرانید.

شماره 5

مجبور نیستید عادات شخص دیگری را تحمل کنید عادت کردید وقتی او از ماشین خودتراش شما برای زدن موهای پایش اسـتفاده میکند، با فروتنی هر چه تمام تر چشم پوشی کـنـیـد. روشـن کـردن شـمع هـای معطر در همه اتاقها دیگر قابل تحمل نیست. میتوانید با آرامش کامل بدون اینکه مجبور به تحمل خرخر کردن او باشید بخوابید و دیگر کسی نیست که بدون اینکه ککش بگزد هـمه پـتـو را روی خودش انداختـه و شمـا را از آن مـحروم نـماید. بـجز خود شما هیچ فر دیگری وجود ندارد که بخواهید به دلش راه بیایید. به بردباری و شکـیـبـایی خود استراحـتـی سزاوار هـدیـه نموده و در آرامش و راحتی زندگی کنید.



شماره 4

می توانید هر کاری را در هر موقعی که بخواهید انجام دهید مجرد بودن شما را از انجام کارهای یکنواخت و حلقه محاصره عادات روزانه خارج میکند. زمـانی کـه تـوانش را دارید، شهامت بخرج دهید. بـا دوسـتـان خـود بـه مـاهـی گـیـری و سفرهای هیجان انگیز بروید. همه این کارها را بدون اینکه مجبور به جواب پس دادن بـه فرد دیگری باشید، می توانید انجام دهید. این نهایت و اوج آزادی است.



شماره 3

می توانید توجه خود را معطوف شغلتان گردانید زندگی همانند یک بازی تردستی می ماند که شما مجبورید همه عوامل و عـناصـر را در هوا نگه داشته در حین اینکه به هر کدام از آنها بطور یکسان توجه میکنید. اما اگر یـکی از این عناصر سقوط کرد و افتاد باید توان خود را معطوف بقیه نمایید. در زمان تجرد زمان زیادی برای اختصاص دادن به کار و حرفه خود خواهید داشت. میـتوانـید از این زمان برای ارتقای سطح شغلی و پیشرفت بیشتر استفاده نمایید. و لازم نـیـست نـگـران قـربـانـی کردن زندگی عشقیتان باشید، چرا که مجرد و نیرومند هستید.



شماره 2

می توانید ارباب خودتان باشید روابــط عاشـقانـه مـتـرادف بـا مـصـالـحه و سازش است. در نهایت برای برقراری آرامش و مساوات مجبور به فدا نـمودن چیزهایی کـه دوسـت داریـد خـواهیـد شـد - یـک مـسابقه فوتبال و یا پنیر اضـافی روی پـیـتـزایـتـان. از اوقـات تـجرد برای لذت بردن بیشتر از زندگی استفاده نمایید. در برخی معیارهای کوچک، خودپسندی برای نفس مفید است.

همچنین ارباب خـود بودن بمعنای این است که مجبور به پاسخ دادن به کسی نخواهید بود. اینـکه بـه خـاطر همه مسائل و اتفاقات نیاز به جواب دادن و استنطاق شدن داشته باشید.



شماره 1

می توانید فرصتی برای پیدا کردن همسر ایده آل خود بدست آورید در ایام تجرد میـتـوانید سعی و تلاش خود را برای یافتن محبوب و معشوق حقیقی خود بکار ببندید. به عبارت دیگر با این کار از ازدواجهای عجولانه و نابخردانـه کـه مـمکن است یک عمر شما را به دردسـر انـداخـتـه و مـشـکـلات غیـر قابل جبرانی ایجاد کند، خودداری خواهید نمود.

مـتاسفانه برخی از افراد به دلایل نادرست زیر ممـکن اسـت نـسـنـجیده و بـدون در نـظر گرفتن فاکتورهای اصلی، اقدام به ازدواج نمایند:

* رسیدن به سنی بخصوص
* ازدواج کردن همه دوستان دیگر
* ترس بخاطر از دست دادن نفر فعلی
* عدم موفقیت آنچنانی در روابط پیشین و اینکه نفر فعلی اولین شخصی است که علاقه نشان می دهد

با وقت گذاشتن و بررسی بیشتر در مورد عوامل و فاکتورهای ازدواج موفق می توانید از دوران تـجرد بـه عنـوان تـجـربه ای ارزشـمند برای شروع یک زندگی موفق و طولانی بهره ببرید.



روی درخشان تنهایی

هر چیزی دو رو دارد؛ خوب و بد. فقط کافی است بیاموزید که چگونه می توان آن جـنـبـه خوب را تشخیص داده و شناسایی نمود. اجتماع اهمیت زیادی برای یافتن همسر قائـل است، چیزی که هورمونهایتان شما را سریعا وادار به آن کار می کنند. دفعـه بـعـدی کــه احـسـاس نـمـودیـد کـه نـیـاز بـه همسر دارید، اما به دلایلی امکان ازدواج در شـما وجود نداشت، این 10 دلیل را مرور کرده و از مجرد بودن خود لذت ببرید.

5 دلیل تجرد دختران...؟

آیا از دیدارهایی کـه مـنجر به بــرقـراری رابـطه نگردیده اند
خـستـه شـده اید؟ آیـا از بـرخـورد با مـردانـی کـه آشـکـارا
آمـادگـی ســرسـپــردن در عــشـق را نـدارنــد، نــا امــیــد
گشته اید؟

اگر در یافتن جفت خود منتهای کوشش خود را نموده ایـد
و در این زمینه بموفقیت چندانی دست نیافته اید، ممکن
است وقت آن رسیده باشد که درباره دیدگاهتان نسـبــت
بجستجوی عشق حقیقی تجدید نظر کنید. در این بخش
با پنج اشتباه متداول زنان در بازی عـشق آشنا میشوید.
اگــر بـرخـی از ایـن دلایــل بــرایــتـان آشــنــا بــود، خـود را
سرزنش نکنید. فقط بدانید که لیاقتتان بیشتر بوده و عهد
ببندید که برای بهتر بودن تغییر نمایید.

1- اگر فکر کنید که عشق هرگز شما را پیدا نخواهد کرد، چنین نیز خواهد شد بسـیـاری از زنـان نـاامـیدیـهــای رومانتیکشان آنها را متقاعد نموده که برای ایـنـکه مـورد محبت و توجه دیگران قرار بگیرند، به صـورت ذاتــی چیزی درونشان وجود ندارد. آنها مثلا میگویند: "کی حاظر میشه با من ازدواج کنه؟ مطمئنم که تا آخر عمرم تنها میمونم."

بطور واضح چنین زنانی همانند من و شما شایسته و سزاوار عـشق هستند. ( بله، ما سزاواریم!) اما آنها دارای مشخصه ای ترسناک می باشند که می تـوانـد بـرای سـالهای متمادی باعث تنها ماندنشان گردد: "پیشگویی کامبـخش." یعنی مسـئـلـه ای واقعـیـت می یابد چون مردم انتظار واقعـیتش را داشته و بگونه ای رفتار میکـنند کـه باعث اتفاق افتادن آن گردد. پیشگویی کامبخش مسری نیست اما سبب میگردد تا ارتـباطات بالقوه به سویی مخالف بحرکت درآیـنـد. آن یـک بیـماری مـوذی اسـت. بـطور فیــزیکی، بیمار را دست نـخورده باقی میگذارد. اما هر قدر فردی بیشتر بگوید، "من هرگز عشقی نخواهم یافت،" احتمال وقوع چنین انتظاری افزایش میابـد. بـطور متـضـاد، هـر انــدازه افق دیدگاه کسی روشنتر باشد -- " من چنـان آدم شـاداب و بـا طــراوتی هستم که حتما همدمی پیدا خواهم کرد" -- پیشگویی آینده رومانتیک او نیز روشنتر خواهد بود.

اگر شما جزء کسانی هستید که افکارشان از دریغ و افسوس پر شده است،دست بکار شوید: مجله ای تاسیس کنید. هر روز چیزی دوست داشتنی درمورد خودتان بنویسید. این کار به مرور زمان آسان تر خواهد شد. حتی می تـوانید با برخی از دوستان نزدیک یا اقوام خود هم فکری نمایید تا آنها بتوانند دلایلی که فکر می کـنند باعث خوشبختی یک مرد با داشتن شما میگردد را بیان نمایند. علت این تقاضای خـود را برای آنها بیان کنید، آنـها نـیـز احتمالا از کمک کردن به شما خوشحال خواهند شد. هرگـاه فـکـری مـنـفـی در شرف حمله به ذهنتان قرار گرفت، آنرا با فکری مثبت جایگزین نمایید.

2- ایده بد بودن همه مردان را لگد کوب کنید
خبر خوب: نسل مردان خوب منقرض نشده است. آنها هنوز بطور وسیع یافت میشوند. نـکتـه ایـن اسـت کـه بـیـاموزیـد یـک مرد شایسته را هم تشخیص دهید و هم بخواهید. سحر یکی از دوستان من میگوید: "چنـدین سال جذب مردانی میشدم که ماموریتشان اذیـت کردن من بود. از زد و بندهایشان معلوم بود. وقتی میگفتند با من تماس میگیرنـد هیچگاه این کار را انجام نمیدادند، مرتب دروغهای احمقانه به هم میـبافتـند، می گفتند که مرا دوست دارند بعد به سراغ زنان دیگر می رفتـنـد. حـتی یکی از آنهـا می خواست بهترین دوست من را از راه بدر کند." سحر مرتب سرزنش میکـرد کـه رابطه هایش مملو از تقلب و فریبکاری بوده است: هیچ مردی نمی تـواند خـوب و با وفا باشد. تا اینکه او در مراسم عروسی دختر عمویش شرکت کرد. او گفت: "سـامان، داماد عسل، بهترین مرد دنیاست او حـتما عسل را خوشبخت و برای خوشحال کردن او زندگی خواهد کرد. وقتی برق شیرین و دوست داشتنی چشمان سامان را دیدم، بــا خـودم عهد بستم که روزی با مردی آشنا شوم که همانند گنجینه به من نگاه کند."

سحر وقفه ای در روابط خـود ایـجاد نموده و درباره وسـواس فـکریش نـسبت به مردان بد کمی به تفکر پرداخت. او میگوید: "پدرم آدمی خوشگذران و به عنـوان یـک شـوهر و یـک پدر سرد و بی مسؤلیت بود. وقتی 10 سال داشتـم مـا را تـرک کـرد. بعد از آن گه گاهی که او را میدیدم، برای جلب توجه او چرخ و فلک مـیرفتم. وقتی برای داشتن دوست پسر بـه انـدازه کـافی بـزرگ شـدم، بصورت مجازی با افرادی ارتباط برقرار می کـردم کـه دارای اخلاقیات پدرم بودند. زمانیکه به خودم آمدم و فهمیدم که چه کاری دارم انجـام میدهـم، بـا مردانی روبرو شدم که آنچنان هم زرق و برقی و غیر قابل اطمینان نبودند."

امروز سحر نامزد دارد -- شخصی هم تیپ سامان. او میگوید: " نمیتوانم باور کنم که آن هـمه وقـت را با مردانی تلف کردم که همانند یک شیء بی ارزش با من رفتار میـکـردند. امـا ارزش آن را داشت، چون فکر میـکنم در نهایت به من آموخت که قدر یک مرد خوب را بطور حقیقی بدانم."


3- بعد از من تکرار کنید: عشق مترادف با افسار به دست گرفتن نیست
وقتی سارا، یک گرافیست 29 ساله در مجله خانواده، با نامـزد خـود آشـنـا شـد، گـویـی رویایی به حقیقت پیوست. در تصورات سارا او و نامزدش سعید میبایست همه کارها را با هم انجام میدادند. سعـیـد ایــده متفاوتی داشت. سارا میگفت: " تصور میکردم وقتی به هم رسیدیم، سعید بازی بیلیارد دو بار در هفته و نیز بیرون رویهای بعد از کار خـود را با دوستانش کنار خواهد گذاشت. شغل ما وقت آزاد زیادی برایمان باقی نمی گـذاشت. نباید این وقت اندک را تلف دیگران میکردیم."

اینکه از شریک زندگی خود بـخواهید 24 سـاعـت روز و 7 روز هـفـتـه بـا شـما بـاشد واقع گرایانه و منـصـفـانـه نـیـسـت، بـا ایـن وجـود مـانـنـد سـارا بـسیـاری از زنان اگر مردشان نیازهایی داشته باشند (مثلا کارها و یا خلوت های مردانه) که نتوان بوسیله رابـطـه بـه آنها جامع عمل پوشاند، احساس دل شکستگی و ترک شدگی مینمایند.

سستی و نیازمندی سارا منجر شد به اینکه سعید احساس کند گویی تحـت بازداشت خانگی قرار دارد. و فرقی ندارد که زندان چقدر با شکوه و مـجلل بـاشـد، زنـدانی بالاخره میخواهد خود را رهایی دهد. بین زوجین شکاف و جدایی ایجاد میشود.

شاداب ترین زن و شوهرها برای رشـد یـافتـن به یکدیگر اجازه نفس کشیدن می دهند. هرقدر جدایی زندگی آنها پویاتر باشد (در زمینه های مشاغل، سرگرمی ها، دوستان)، وقتی بهم میرسند مجبور خواهند بود مقدار بیشتری را با یکدیگر تسهیم کنند.

4- مرتکب عهدشکنی عاطفی نشوید
این حیاتی است که شریک زندگیتان فردی باشد که شما در مورد او با نزاکت و مهربانی رفتار کنید. اگر تمامی جوکهای مورد عـلاقه و داستـانـهای "روزهــای بــد گذشته" خود را برای یکی از دوستان و یا همکاران مرد خود تعریف کنید، وقتی به خانه برمیگـردیـد بـرای شوهرتان چه چیزی باقی خواهد ماند؟ ممکن است عاقلانه به نـظـر نـرسـد، امـا وقـت و انرژی هر فردی دارای ارزش و اهمیت ویژه ای است و مـقـدار زیـاد آن در یـک رابـطه باعث تداوم می گردد -- و اگـر شما وقت و انرژی خود را با فرد دیگری صرف کنید بطور بالقوه به رابطه خانوادگی خود لطعمه خواهید زد. بـدتر آن اسـت کـه تـوسـط بـرقـراری رابطه با یک دوست و یا همکار مرد، اعـتـماد و اطـمیـنـان شـوهرتان را از خود سلـب نـمـوده و بـدیـن ترتیب با بی وفایی او را آزار دهید. آذر یـک سرآشپز 34 سـالـه میـگوید: "بعد از گذشت 6 سال از ازدواجمان شوهرم حمید و من شروع بـه فـاصـلـه گـرفـتـن نمودیم. مشکل جدی نداشتیم، اما دیـگر او نـفـر اولی نبود که وقتی اتفاقی خوب یا بد می افتاد برایش تعریف میکرم. این افتخار نصیب رضا، همسایه مان، شده بود."

آذر هیچگـاه بـا رضـا رابطه جنسی نداشت اما آنها رابطه ای صمیمی را آغاز کرده بودند، مثلا آذر به سعید گفته بود که شوهرش موی مصنوعی بر سرش میگـذارد و سـعـید این موضوع را به عنوان جوک در خانه همسایه دیگرش در کنار باریکیو مـطـرح نـمـود. حـمـیـد وقتی شنید بالای سر کباب و مشروب در خانه همسـایـه در مـورد مسـائـل خصوصی او مضحکه می شـود، شـوکـه شـد و احـسـاس کـرد بـه او خیانت شـده. او همسرش را به بی وفایی متهم نـمود و نـاگـهان بـزرگـتـرین دعوای ممکن بین زن و شوهر رخ داد. آن دو مسائل را حل و فصل کردند، اما به آذر به بهای گـزافـی یـادآوری شد که ازدواج باید رابطه شماره یک او در زندگیش قلمداد گردد.

5- اگر فکر میکنید که همیشه حق با شماست، در اشتباه هستید
وقتی شیرین، یک دختر 29 ساله از شیراز، با نامزد خود علی آشنا شد، خوشحال بــود که با او وجوه مشترک بسیاری دارد. هر دو وکیل بودند، به ورزش شنا، اسکی و شطرنج عشق می ورزیدند. همچنین هر دو سرسـختانه مـغـرور و پـرمـبـاهـات بـودنـد. شـیـریــن میگوید: "همه چیز علی خوب و کامل بود بجز یک عیب بسیار بزرگ. همیشه فکر میکرد حـق بـا اوسـت و میخواست حرفش را به کرسی بنشاند -- خواه این که کدام رستـوران همبرگر بهتری دارد و خـواه کـدامـیـک از مـا بـخاطر دعوای قبلی اول عذرخواهی کرده. آن چیزی که خیلی دیر متوجه شدم این بود که من هم بهمان بدی هستم. نمی توانستم قبول کنم که فراموش کرده ام پیغام مهم تلفنیش را بـه او بـدهـم و یـا خـواسـتـه منـتقل شدن او به تهران را باید جدی می گـرفــتم. من دوست داشتم در شیراز بمانم و این کل موضوع بود. او یا باید من را ترجیح میداد یا تهران را."

علی تهران را تـرجیح داد. اگـر شـمـا و یـا شوهرتان هرگز نـتوانید اشتباه خود را بپذیرید، ممکن است به کامیابیهای کوچکی دست پیدا کنید، اما هـرگز رضـایـت واقعی را بدست نخواهید آورد. معذرت خواهی نشانه ضعف نیست بلکه عشق یعنی گـهــگاهـی مجبور شوید بگویید که متاسفید.