لذت عشق


آه که هر کس در هر گوشه و کناری می کوشد تا به گونه ای



گرمای دلپذیر آن را در قلب خود حس کند، مگر خود تو بارها



با چشمانی پر از اشک به آسمان چشم ندوخته ای و آهی از



دل نکشیده ای؟ به راستی چند بار از سر کوچه یا خیابانی گذر



کرده ایو نگاهی آغشته به درد به آن انداختی؟



چند بار در نیمه های شب دست به ستارگان گشوده ای



تا سوار بر بال رویاهایت، لطافت



وجود معشوق را بر سر انگشتانت حس کنی؟



عاشقی دردی است که بی آن نه من، نه تو و نه هیچ انسانی



را که قلبی در سینه داشته باشد یارای گذر دوران زندگانی



نیست. دردی است که زیبایی اش را چه آسان می توان



در نگاه عاشق دید و نوای امید بخش را در تپش



قلب او شنید.عاشقی زیباست،



همچون لحظه دیدار، عاشقی زیباست ...



و عاشقی زیباست بس زیباست.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد